Pages

Friday 24 June 2011

اعتصاب

اعتصاب کنیم
اعتصاب ِ سکوت
تا اطلاع ثانوی
درد را
عشق را
ظلم را
فریاد کنیم

شین - کاف

Thursday 23 June 2011

ماه ِ تمام

دلتنگی
همه شب
ماه بدر ِ آسمانم است


شین - کاف

Tuesday 21 June 2011

دامن

بیا
به دوست داشتنم
دامن بزن

شین - کاف

هنوز ی ما

حرف ِ تازه‌ای نیست
اتفاق دوباره‌ای حتی نیفتاده
دلمان گرفته بود
هنوز هم گرفته

شین - کاف

Monday 20 June 2011

قنات

هر چشم
قناتی‌ست
در انتظار ِ مقنّی

شین - کاف


Sunday 19 June 2011

ترک

همیشه
ترک دارد
ماندن‌هایمان چکه می‌کند
و تمام می‌شود

شین - کاف

Friday 17 June 2011

عشق‌اش می‌نامیم

پیچیده
به دست‌ام، دهن‌ام، چشم‌ام
دست بسته
دهن بسته
چشم بسته
دوستت دارم

شین - کاف

تنهایی

زیر پوستم
نفس می‌کشد
پوستم ترک می‌خورد

شین - کاف

توفان

ته نشین شده‌ام
دیگر مرا تکان نده
هم نزن

شین - کاف

دوری

دوری به دوری
گره می‌زنم
گم‌ات نکنم

شین - کاف

دلتنگی

گفته بودم ناگهان
دلم برایت تنگ می‌شود
چند روزیست
ناگهان شده

شین - کاف

خودکشی

نبضم با چشم‌های تو می‌زند
چشم‌هایت را
با بوسه‌ای می‌بندم
و
می‌میرم

شین - کاف

بی وارث

وارث ِ دلتنگی توام
تکلیف ارثیه‌ی من
چه می‌شود

شین - کاف

رازها

رازهایی هستند
رازهایی که درد می‌کشند
رازهایی که حرف می‌زنند
رازهایی که تمام می‌شوند

رازهایی هستند
رازهایی که می‌میرند
و روی سنگ ِ قبرشان هم برملا نمی‌شوند

شین - کاف

چشم‌هایش

حفره‌ای در استخوانی
و مشتی خاک
جای درخشش.
این حال ِ چشم‌های توست

شین - کاف

گذشته ساده

رفتی
این یک گذشتهء ساده‌ست
گذشتهء ساده‌ات
در زندگی‌ام
استمرار دارد

شین - کاف

خاطره

غرق شده در چشمت
خاطره‌ای
حتی توفان
روی آب نمی‌آوردش

شین - کاف

نبض

انگشتم را بردار
روی نبض ِ دستت بگذار
باید زنده بمانم

شین - کاف